ده سال پیش، در روز تولدش، کالین یک تماس تلفنی دریافت کرد و به او اطلاع داد که در دومین هاروست شغل پیدا کرده است. او با هیجان زیاد پاسخ داد که این بهترین هدیه تولد تا کنون بوده است! ماه گذشته، هماهنگ‌کننده تعامل داوطلبانه ما یک دهه را در بانک غذا جشن گرفت.

کالین مورفی دهمین سالگرد کار خود را جشن گرفت

کالین، از خودت برایمان بگو.

من در سانفرانسیسکو بزرگ شدم. مادرم ایرلندی و پدرم دانمارکی بود. یک چیز درست است - ما با بزرگتر شدن مادرمان می شویم. پدرم ارزش های اخلاق خوب کار را القا کرد. قبل از دوم برداشت، من برای یک سازمان غیرانتفاعی دیگر، یک کلیسا، به عنوان دستیار اداری کار می کردم. قبل از آن، من تقریباً 30 سال برای راه آهن جنوبی اقیانوس آرام کار می کردم. در پایان دبیرستان به من پیشنهاد کار داده شد و درجات بالاتری را طی کردم تا مدیر پرسنلی شوم. من به عنوان بخشی از کار، کمی سفر کردم، از جمله چندین ایالت جنوب غربی مانند یوتا و نیومکزیکو. ما قراردادهای زیادی را با بومیان ناواهو و قبایل مختلف در غرب میانه انجام دادیم. من باید سبک های زندگی بسیار متفاوتی را ببینم. وقتی شوهرها برای مصاحبه می آمدند، همسران و فرزندانشان همگی با آنها می آمدند. زنان آنقدر سپاسگزار بودند که شوهرانشان توانستند این کار فصلی را بدست آورند. جوامع در آن زمان و اکنون بسیار شبیه به هم هستند: خانواده، غذا و کار.

به مدت 40 سال، من در کنار مکان کرتنر خود رانندگی کردم و در آن زمان، هیچ ایده ای نداشتم که Second Harvest چیست. چه کسی حدس می زد که من امروز در این سازمان کار کنم!

ما دهمین سالگرد کاری شما را با Second Harvest جشن می گیریم. راجع به این چه احساسی دارید؟

قدیمی! (می خندد). باورش سخت است - زمان خیلی سریع گذشت! من در طول 10 سال تغییرات زیادی دیده ام.

چه چیزی شما را به Second Harvest آورد؟

من قبلاً در یک کلیسا کار کرده بودم و در همان زمانی که شوهرم مریض بود از کار اخراج شدم. او درگذشت و من در زمانی که احتمالاً پایین ترین زمان زندگی ام بود به بانک غذا آمدم - همسرم و شغلم را همزمان از دست دادم. یکی از آشنایان کلیسایی من دوستی داشت که در Second Harvest کار می کرد و به من پیشنهاد داد برای کار در آنجا اقدام کنم. چیزی که شبیه رزومه میلیونی من بود را ارسال کردم و دوباره تماس گرفتم. کار در Second Harvest من را در موقعیتی قرار داد که بتوانم به دیگران کمک کنم حتی اگر واقعاً فقط سعی می کردم به خودم کمک کنم تا دوباره روی پاهایم بازگردم. عالی بود!

به نظر شما چرا مبارزه با گرسنگی مهم است؟

از آنجایی که سال‌ها در نیروی کار بوده‌ام و احساس امنیت می‌کنم، می‌دانم که فقط یک حادثه لازم است تا به کمک نیاز داشته باشیم. وقتی از کار اخراج شدم، ابتدا اصلاً نگران نبودم. من معتقد بودم پیدا کردن کار دیگری آسان است. با این حال، به دلیل رکود اقتصادی، بسیاری از افراد به طور همزمان برای مشاغل مشابه متقاضی بودند. من تقریباً تمام پس اندازم را قبل از اینکه بتوانم شغلم را در Second Harvest پیدا کنم، انجام دادم. هر کسی که در منطقه خلیج زندگی می کند ممکن است در مقطعی از زندگی خود به کمک نیاز داشته باشد.

ما همچنین باید با گرسنگی مبارزه کنیم زیرا این حقایق ساده است که خانواده ها برای تغذیه فرزندان خود و سالمندان به وعده های غذایی مغذی نیاز دارند.

شما قبلاً در مرکز Curtner ما کار می کردید (کالین اکنون در Cypress کار می کند). درمورد آن به ما بگو!

من واقعا از رفت و آمد 3 دقیقه ای خود قدردانی کردم! در سال 2008، میز من در آشپزخانه کرتنر بود. من با رائو (سرپرست پایگاه داده دوم برداشت)، جیمیسون (کارشناس ارشد برنامه برداشت دوم)، و نیکول (مدیر ارشد اتصال غذای برداشت دوم) همراه بودم. وقتی کارکنان برای گرم کردن ناهار وارد شدند، ما واقعا گرسنه شدیم!

موقعیت و خدمات داوطلبانه خود را در 10 کلمه توصیف کنید

بسته به کمپین یا فصل: چالش برانگیز، دیوانه کننده، ناامید کننده، شاد، غمگین، طاقت فرسا، سرگرم کننده، خوشحال کننده، فروتنانه و شگفت انگیز.

مسئولیت های اصلی شما به عنوان هماهنگ کننده مشارکت داوطلبانه چیست؟

من به عنوان برنامه‌ریز قبلی و اکنون هماهنگ‌کننده تعامل، مسئولیت همه فرصت‌های داوطلبانه دسته‌بندی غذا در مرکز سرو را بر عهده دارم. Second Harvest به قدری مورد احترام است که هزاران درخواست برای داوطلب شدن دریافت می کنیم - از دانش آموزان دبیرستانی گرفته تا خانواده ها و بسیاری از گروه های شرکتی و مذهبی ما. تعداد افرادی که می‌خواهند برای کمک به نیازمندان داوطلب شوند هرگز مرا شگفت‌زده نمی‌کنند.

یک روز معمولی برای شما چگونه است؟ بخش سرگرم کننده کار این است که هیچ دو روزی شبیه هم نیست. برنامه ریزی داوطلبان و تماس های تلفنی مداوم بخش عمده ای از کار من است. من همچنین از همکاری با سایر کارکنان بخش در پروژه ها لذت می برم.

چه چیزی را در موقعیت خود بیشتر دوست دارید؟

تنوع. ما یک تیم خدمات داوطلبانه عالی داریم و اگر افرادی را که با آنها کار می کنید دوست دارید، هر روز خوشحال باشید. یک محیط کاری حمایتی عالی، آمدن هر روز به محل کار را بسیار آسان‌تر می‌کند!

چه چیزی را در مورد Second Harvest بیشتر دوست دارید؟

ماموریت ما: کمک به نیازمندان در جامعه ما. ممکن است تعداد انگشت شماری از کارکنان «برنامه جعبه غذای محرک» را به خاطر بسپارند. این بخشی از پولی بود که از فدرال رزرو برای کمک به خروج از رکود بزرگ تخصیص داده شد. ما برای خرید مواد غذایی که توسط داوطلبان در جعبه های محرک بسته شده بود، پول دریافت کردیم. ما مکان‌های توزیع ویژه‌ای را برای شهرستان سان متئو ایجاد کردیم و ممکن است پول بیشتری برای دادن به انبارها در شهرستان سانتا کلارا دریافت کرده باشیم. خانواده‌های کم درآمد دارای فرزند می‌توانند 2 جعبه غذا در ماه دریافت کنند: برنج، لوبیا، کنسرو میوه و سبزیجات، شام ماکارونی و پنیر، غلات، ماهی تن، کره بادام‌زمینی و گوجه‌فرنگی به همراه محصولات تازه و اقلام یخچال‌دار و منجمد. این پروژه یک دستاورد بزرگ از سوی بسیاری از بخش های همکار بود. رفاقت زمانی مشهود بود که کارکنان در یک مسابقه بزرگ تقریباً 4000 جعبه در یک بعد از ظهر ساخته بودند! آیا می توانید حدس بزنید که تیم وزارت چه برنده شد؟

افتخارآمیزترین لحظه کار شما در Second Harvest چه بود؟

در طول این سال ها، من عکس های زیادی در رویدادهای مختلفمان گرفته ام. من روی همه دفترچه‌هایی کار کرده‌ام که برخی از بهترین کارکنان ما را اخراج کردند: کتی جکسون، مدیر عامل قبلی ما، سیندی مک‌کاون معاون سابق مشارکت در جامعه، و بسیاری دیگر!

من همچنین از برگزاری رویدادهای شناسایی داوطلبانه خود لذت می برم. داوطلبان برای کاری که برای بانک غذا انجام می دهند، "عشق" و قدردانی را احساس می کنند. یکی از خاطره انگیزترین رویدادهای ما زمانی بود که شهردار سن خوزه، سم لیکاردو، در ضیافت ناهار شرکت کرد. او و کارکنانش بسیار تحت تأثیر سازمان ما قرار گرفتند.

سام لیکاردو در یک ناهار به رسمیت شناختن داوطلبان در دومین برداشت 

تزئینات در یکی از ناهار به رسمیت شناختن داوطلبان دوم برداشت با موضوع "پاریس"!

با کار در Second Harvest چه آموخته اید؟

من نه با صبر به دنیا آمدم و نه امروز دارم. بزرگترین پیشنهاد من انعطاف پذیر بودن است.

خدمات داوطلبانه طی 10 سال چگونه تکامل یافته است؟

می توان فکر کرد که با رونق اقتصاد، مردم غذا خواهند داشت، اما در واقعیت، کاملا برعکس بوده است. هزینه مسکن در شهرستان سانتا کلارا بخش بزرگی از بودجه خانواده ها را برداشته است. ما بیشتر از همیشه در حال دسته بندی و بوکس کردن محصولات تازه هستیم

بزرگترین دستاورد تیم خدمات داوطلبانه در 10 سال گذشته چه بوده است?

به نظر من راه اندازی مرکز سرو از 6 سال پیش و توزیع محصولات تازه از این مکان.

تیم شما در حال حاضر روی چه پروژه های بزرگی کار می کند؟

امسال ما یک کار مهیج و عظیم را برای اجرای ثبت نام های داوطلبانه آنلاین آغاز کرده ایم. منتظر عرضه Salesforce به زودی باشید!

خاطره انگیزترین خاطره شما از یک داوطلب چیست؟

در گذشته، ما برنامه‌ای به نام «شریک‌های نیازمند» داشتیم که در آن افراد نیازمند به غذا می‌توانستند داوطلبانه غذا و روزنامه‌ها را مرتب کنند و هر هفته یک کیسه مواد غذایی دریافت کنند. در محل Curtner ما، چند نفر از داوطلبان آن برنامه در دهه 90 زندگی خود بودند. یکی از آنها، آلما، مدت زیادی بود که با ما داوطلب شده بود که جشن تولدی برای او ترتیب دادیم. او یک جوان 92 ساله بود و از اینکه بانک غذا برای داوطلبان آنها بسیار ارزش قائل است قدردانی می کرد.

 اگر بتوانید موقعیت خود را با کسی در Second Harvest تغییر دهید، آن شخص چه کسی بود؟

من دوست دارم یک هماهنگ کننده بازاریابی باشم، از سایت ها بازدید کنم و با مشتریان مصاحبه کنم.

در لیست آرزوهای شما برای سه سال آینده در Second Harvest چیست؟

من به هر طریقی که بتوانم برای اطمینان از موفقیت بخش ما به همکاری ادامه خواهم داد.

وقتی کار نمی کنی چه کار می کنی؟

من عاشق باغبانی، مطالعه و بازدید با دوستان هستم. من دو شی تزو جوان به نام های بادی و کوپر دارم که عاشق رفتن به پارک سگ هستند.

بادی و کوپر

با تشکر از کولین برای همه شما! ما بسیار خوش شانس هستیم که استعدادهای شما را در Second Harvest داریم!