دیزنی و دیگو به یاد دارند که پشت میز ناهارخوری در زادگاهشان آکاسیاس، شهری دورافتاده در مناطق هموار کلمبیا، نشسته بودند. فوریه 2020 بود. بیشتر نقاط جهان به طور عادی کار می کردند و مجری اخبار اعلام کرد که جایی در آن سوی کره زمین، یک ویروس در حال گسترش است. دیگو هنوز در مورد وضعیت در حال شکل گیری نامشخص بود، اما مطمئن بود که برنامه خود را برای نقل مکان به ایالات متحده ادامه می دهد.

خانواده‌های آن‌ها جشن خداحافظی بزرگی را برای تازه عروس‌ها تدارک دیده بودند که در آن دو جزء مهم وجود داشت: غذا و مردم. دیزنی و دیگو با کمک هالاکا، اسادو د کارنه، ریشه یوکا و قدرت آرزوهای خوب صمیمانه، با همه چیز و هر کسی که می‌شناختند خداحافظی کردند - خانواده، دوستان، مکان‌ها، دارایی‌های شخصی و غذاهای سنتی خوشمزه.

لحظه ای تلخ و شیرین برای همه دست اندرکاران بود، اما فکر آینده ای جدید امیدوارکننده بود. برای دیزنی و دیگو، ایده مهاجرت به کشوری دیگر احساساتی از اشتیاق و ترس را به همراه داشت. از این گذشته، آنها می دانستند که شروع به چنین سفری هرگز کار آسانی نیست.

ما از کلمبیا به منطقه خلیج آمدیم درست قبل از این پاندمی. ما نمی دانستیم که کشور جدید ما قرار است از ما با یک قرنطینه و سختی ها استقبال کند. انطباق با محیط جدید در شرایط عادی دشوار است. آیا می توانید تصور کنید که برای ما که کسی را نمی شناسیم و با بلاتکلیفی که نمی توانیم آزادانه کار یا حرکت کنیم چگونه بود؟ بله، این یکی از سخت ترین تجربیات زندگی ما بود.»

دیگو، مشتری دوم برداشت سیلیکون ولی، توضیح می دهد.

ما از کلمبیا به منطقه خلیج آمدیم درست قبل از این پاندمی. ما نمی دانستیم که کشور جدید ما قرار است از ما با یک قرنطینه و سختی ها استقبال کند. انطباق با محیط جدید در شرایط عادی دشوار است. آیا می توانید تصور کنید که برای ما که کسی را نمی شناسیم و با بلاتکلیفی که نمی توانیم آزادانه کار یا حرکت کنیم چگونه بود؟ بله، این یکی از سخت ترین تجربیات زندگی ما بود.»

دیگو، مشتری دوم برداشت سیلیکون ولی، توضیح می دهد.

در حالی که سعی می کردند واقعیت جدید خود را جذب کنند، به مدت سه ماه دیزنی و دیگو در آپارتمانی پر از تخت های دوطبقه زندگی کردند که در آن "فضایی" روی یکی از تخت ها اجاره کردند. خوردن وعده های غذایی منظم مشکل بود. آنها در یک مسابقه برای یافتن کار بودند و بیش از حد مشغول تلاش برای درک آنچه در حال رخ دادن بود بودند.

گاهی اوقات، دیگو و دیزنی می توانستند غذا بپزند، و هر زمان که این فرصت نادر فراهم می شد، آنها آشپزی را انتخاب می کردند. caldo de pollo con arepas. «ترجمه caldo de pollo آب مرغ است. این یک دستور العمل ساده است که برای اهداف متعدد استفاده می شود: برای درمان، تغذیه، به عنوان غذای راحتی، برای خماری و نشان دادن عشق. وقتی یک کلمبیایی در مقابل ال کالدو است، بوی آن احتمالاً آنها را به یاد مادربزرگ یا یکی از اعضای عزیز خانواده می اندازد که دوست دارد این غذا را برای آنها درست کند. El caldo de pollo سوپی است که از مواد اولیه مانند مرغ و سیب زمینی استفاده می کند، اما معنای آن فراتر از نام آن است.

  • Colombian Style Chicken Broth

    آب مرغ به سبک کلمبیایی

    این دستور العمل ساده آب مرغ یک غذای اصلی آرامش بخش در خانه های کلمبیایی است که در طول نسل ها منتقل می شود. سیر، پیاز سبز، زیره و گشنیز با سیب زمینی و مرغ می جوشند تا یک دستور غذای خوشمزه ایجاد کنند که هم برای روح و هم برای بدن مفید است.

«Un caldito یک غذای سبک است. می توانید آن را برای صبحانه، ناهار یا شام بخورید. هر بار که به مادربزرگم می‌رفتم، او یک قابلمه پر از کالدو داشت. من آن را گلدان معجزه نامیدم زیرا می تواند تعداد بی شماری از اعضای خانواده و مهمانان را سیر کند. در کودکی آن دیگ را بی ته می دانستم. دیگو می‌گوید: یک قابلمه پر از کالدو، بزرگترین نمایانگر قلب مهربان و خوش‌آمد کلمبیایی است.

دیگو، مهندس عمران، و دیزنی، مهندس محیط زیست، عادت دارند برای رسیدن به اهداف خود سخت کار کنند. با عزمی که مشخصه آنها بود، توانستند برای یک رستوران و نظافت خانه ها کار کنند. دیزنی و دیگو قبل از اینکه بفهمند دوازده ساعت در روز و هفت روز هفته کار می کردند. «روزهای هفته و آخر هفته برای ما یکسان بود، ما تبدیل به ماشین کار شدیم. آنقدر که در نهایت یک دستم را مجروح کردم. اما خوشبختانه، ما توانستیم از "فضا" به یک اتاق مستقل حرکت کنیم. یک فیش حقوقی دو هفته ای برای پرداخت اجاره به تنهایی پرداخت شد. دیزنی توضیح می دهد که ما خیلی کار کردیم و هنوز نمی توانستیم یک آپارتمان کوچک بخریم.

در روزهای اولیه سفر خود در منطقه خلیج، دیزنی و دیگو در دومین هاروست به عنوان پیمانکار دسته بندی غذا و بسته بندی جعبه ها کار می کردند. آنها شروع به دریافت مواد غذایی کردند و از یافتن مواد لازم برای تهیه دستور العمل های کلمبیایی شگفت زده شدند. دیزنی می‌گوید: «سفر ما آسان نبوده است، اما اینکه بتوانیم دستور العمل‌های کلمبیایی را بازسازی کنیم، به ما کمک کرده تا با خانواده‌مان ارتباط برقرار کنیم.»

«وقتی همسرم دخترمان را به دنیا آورد، فقط من بودم که از آنها مراقبت می‌کردم. من با آشپزی بزرگ نشدم، اما با غذاهای خوشمزه خانگی کلمبیایی بزرگ شدم. بنابراین، وقتی به راهنمایی نیاز داشتم که برای کمک به همسرم در طول دوره نقاهت چه چیزی بپزم، با مادرم تماس گرفتم و او به من دستور پخت کالدو د پولو و سایر سوپ ها را داد. دیگو توضیح می‌دهد که وقتی برای همسرم غذا درست می‌کردم، احساس خوبی داشتم که می‌دانستم با غذاهای مغذی به او می‌خوردم که روند بهبودی او را بهبود می‌بخشد.

دیزنی و دیگو در حال ساختن خانواده خود دور از خانه هستند، اما غذاهای کلمبیایی آنها را به ریشه های خود نزدیک نگه داشته است. آشپزی همچنان یک چالش برای زوج جوان است. آنها فضای زندگی، فضای آشپزخانه و انبار خود را با خانواده دیگری به اشتراک می گذارند. گاهی اوقات، این دو خانواده تلاش می کنند تا غذاهای سنتی کلمبیایی را بپزند، اما بیشتر اوقات دیزنی و دیگو ترجیح می دهند غذاهای سریعی بپزند که به فضای زیادی یا ذخیره سازی نیاز ندارند. گهگاهی غذا را از Second Harvest دریافت می کنند و در یخچال کوچکی در اتاق خواب خود نگهداری می کنند.

در می 2023، دیزنی و دیگو در یک کارگاه تغذیه که توسط Second Harvest ارائه شده بود، شرکت کردند. از طریق این کلاس ها، آنها در مورد غذاها و دستور العمل های جدید برای طبخ بر اساس نیازهای خاص خود با بودجه محدود، ذخیره سازی محدود و بدون فضای آشپزخانه آشنا شدند.

ما در کلاس تغذیه شرکت کردیم زیرا می‌خواستیم دستور العمل‌های بیشتری داشته باشیم. اگرچه ما عاشق غذاهای سنتی کلمبیایی هستیم، اما می‌خواهیم ایده‌های بیشتری برای ترکیب طعم‌های جدید و بزرگ کردن دخترمان با غذاهای مغذی داشته باشیم.» دیزنی و دیگو توضیح می‌دهند.

دیزنی و دیگو به صورت فردی و خانوادگی به رشد خود ادامه می دهند. آنها فعالانه در کلیسای محلی و جامعه خود شرکت می کنند. دیگو به کارهای مختلف و به عنوان داور ادامه می دهد که به خوبی با علاقه او به فوتبال ترکیب می شود. دیزنی اکنون یک مادر تمام وقت در خانه است. آنها کتابخانه دستور العمل های خود را گسترش داده اند و قصد دارند به یادگیری روش های جدید برای تربیت خانواده خود در محیطی ادامه دهند که هر روز کمتر غریبه به نظر می رسد و بیشتر شبیه خانه است.